قضیه هلیه بسیطهقضيه هليه بسيطه، بهمعنای قضیه دالّ بر اصل وجود یا عدم وجود چیزی است. ۱ - توضیح اصطلاحقضیه به اعتبار این که بر اصل وجود یا عدم چیزی دلالت کند یا بر وجود چیزی برای چیز دیگر، دو قسم پیدا میکند: "قضیه هلیه بسیطه" و "قضیه هلیه مرکبه". در قضیه هلیه بسیطه، مطلوب، وجود شئ و یا عدم آن است؛ یعنی حکم میشود به وجود چیزی و یا عدم آن. مانند: "الله موجود است" و "عنقا موجود نیست". این قضیه بدان سبب که مطلوب در آن، وجود شئ است، و وجود مطلق، بسیط است، قضیه هلیه بسیطه نامیده میشود. ولی در قضیه هلیه مرکبه، مطلوب، اتصاف موضوع به وصفی و یا نفی آن وصف است؛ یعنی به ثبوت چیزی برای چیزی و یا نفی چیزی از چیز دیگر حکم میشود. مانند: "زید نویسنده است" و "زید نویسنده نیست". این قضیه بدان دلیل که مطلوب در آن، وجودِ مقیَّد است؛ یعنی موضوع متصف به وصفی است، قضیه هلیه مرکبه نامیده میشود. قضیه هلیه مرکبه فرع بر قضیه هلیه بسیطه است؛ زیرا به مقتضای قاعده عقلی: "ثبوتُ شئٍ لشئٍ فرعُ ثبوت مُثبَت لَه"، تا وجود چیزی معلوم نشود مقیَّد نمودن آن به یک وصف معنا ندارد. ۲ - مستندات مقالهدر تنظیم این مقاله از منابع ذیل استفاده شده است: • سبزواری، ملاهادی، شرح المنظومة. • خواجه نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، اساس الاقتباس. ۳ - پانویس
۴ - منبعپایگاه مدیریت اطلاعات علوم اسلامی، برگرفته از مقاله «قضیه هلیه بسیطه»، تاریخ بازیابی۱۳۹۶/۳/۲۴. |